مـــــآه

انگار هیچکس حواسش به عجیب‌بودن زندگی نیست، و اهلش که باشی بزرگترین ترس همینه، باور نمیکنی از صادق بپرس، هدایت

مـــــآه

انگار هیچکس حواسش به عجیب‌بودن زندگی نیست، و اهلش که باشی بزرگترین ترس همینه، باور نمیکنی از صادق بپرس، هدایت

29 روز دیگر سربازی اش تمام می شود. قرار است فقط روی رسیدن به آرزوهایمان تمرکز کنیم. مثلا حتی همین سرکار رفتن از ساعت 10 صبح تا 6 بعدازظهر ... که در واقع تمام روز مرا میگیرد اما هنوز امیدوارم؛ به اینکه شاید بشود از دل اینهمه سختی , با حال خوب بیرون آمد... شاید

درهر صورت ملالی نیست. ما در زندگی همواره تلاش می کنیم و بلاخره در یک جایی , دنیا در مقابل خواسته های ما کوتاه می آید...

شما هم امیدوار باشید:)

 

  • leila :)

۲ نظر

ای جان دلم که ^___^

من هم امیدوارم به آینده روشنی که برای خودتون میسازید، چون میدونم قدر تک تک ثانیه‌هاتونو میدونید و آینده و حال و گذشته جز ترکیب این ثانیه‌ها نیست. :)

پاسخ:
پری :**
مرسی که انقدر قشنگ نوشتی برام ^_^ 
بیا بغلت کنممم اصلا :*** :) 

اِ. اِ. :)

دارم به چیز درستی فکر می‌کنم دیگه؟ :)

قبلاً تبریک گفتم و یادم نیست، یا بار اوله که می‌شنوم و باید الان تبریک بگم؟ :دی

پاسخ:
اگر منظورتون اونیه که الان دارم فکر میکنم بهش؛ نه نه تبریک نگید :)))))) :D


حتی بابت کار هم نگید , چون فعلا گفتن نرم تا تصمیم بگیرن که اون 4 روزی که رفتم؛ چیزی بلد بودم یا نه :|
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی