لب مطلب رو مولانا میگه همیشه, بقیه ش بازی با کلماته :
دلتنگم و دیدار تو درمان است ....
+ میگفت : کلا یعنی مثلا دلم برات تنگ شده! دل که تنگ نمیشه . اصلا منظورش چیه ؟
میگم : معلممون سر زنگ زیست میگفت قلب در حالت های مختلف فرق میکنه شکلش. وقتی عاشق میشی قرمز ترین و پرانرژی ترین حالت قلب رو داریم که با هیچ قرصی نمیشه بهش رسید, تو این حالت ضربان قلب بالاست و حس زندگی به فرد دست میده .
وقتی ناراحتی های خیلی زیادی داری و میشه گفت شباهت هایی به افسردگی - غم از دست دادن افراد نزدیک و ... در این حالات قلب ضربان ش کند و غیر قابل حس میشه . رنگ تیره و دپرس
و وقتی انتظار میکشی و منتظری ; قلب جمع میشه فشرده میشه و همین باعث بروز استرس و اضطراب میشه . به جمع شدن قلب میگن دلتنگی.
گفت : چه جاااالب . خب الان تا حد زیادی قانع کننده بود
گفتم : خب پس دلتنگتم