مـــــآه

انگار هیچکس حواسش به عجیب‌بودن زندگی نیست، و اهلش که باشی بزرگترین ترس همینه، باور نمیکنی از صادق بپرس، هدایت

مـــــآه

انگار هیچکس حواسش به عجیب‌بودن زندگی نیست، و اهلش که باشی بزرگترین ترس همینه، باور نمیکنی از صادق بپرس، هدایت

لب مطلب رو مولانا میگه همیشه, بقیه ش بازی با کلماته : 

 

دلتنگم و دیدار تو درمان است .... 

 

+ میگفت : کلا یعنی مثلا دلم برات تنگ شده! دل که تنگ نمیشه . اصلا منظورش چیه ؟ 

میگم : معلممون سر زنگ زیست میگفت قلب در حالت های مختلف فرق میکنه شکلش. وقتی عاشق میشی قرمز ترین و پرانرژی ترین حالت قلب رو داریم که با هیچ قرصی نمیشه بهش رسید, تو این حالت ضربان قلب بالاست و حس زندگی به فرد دست میده .

وقتی ناراحتی های خیلی زیادی داری و میشه گفت شباهت هایی به افسردگی - غم از دست دادن افراد نزدیک و ... در این حالات قلب ضربان ش کند و غیر قابل حس میشه . رنگ تیره و دپرس 

و وقتی انتظار میکشی و منتظری ; قلب جمع میشه فشرده میشه و همین باعث بروز استرس و اضطراب میشه . به جمع شدن قلب میگن دلتنگی. 

گفت : چه جاااالب . خب الان تا حد زیادی قانع کننده بود 

گفتم : خب پس دلتنگتم 

 

 

  • leila :)

۰ نظر

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی